Montag, 29. August 2016

قوانین اسلام ناب محمدی


شاهرخ مرادی: دولت اسلامی عراق و شام مشهور به داعش و دولت اسلامی فعلی، یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های تندرو و تروریستی اسلامی و در حال حاضر مشهورترین گروه تروریستی در عراق و سوریه می‌باشد. تاسیس داعش به سال‌های اول جنگ عراق (۲۰۰۴) برمی‌گردد؛ زمانی که به القاعده، شاخه عراق شناخته شدند و حزب خواهری القاعده در عراق شمرده می‌شدند. گروه مذکور در سال ۲۰۰۶ به یک گروه بزرگ‌تر و سازمانی فراگیر تبدیل شدند.
بسیاری از متفکران و سیاستمداران بر این باورند که گروه داعش دست شناخته شده القاعده می‌باشد (هر چند که گروه القاعده این قضیه را بارها رد کرده و مخالفت‌هایی در شیوه سیاست و رهبری اسلامی با داعش نیز دارند) و از سوی کشورهای متعددی همچون عربستان و قطر و ترکیه و کشورهای غربی نیز حمایت شده و در اوایل سال‌های جنگ در سوریه از آنها بر علیه دولت بشار اسد استفاده می‌شد و کشورهای مذکور و متعدد دیگری به شیوه‌های مختلف (مالی، سیاسی و نظامی) از آنها حمایت به عمل آوردند.
سیاست اصلی داعش به رهبری ابوبکر البغدادی که اهل عراق است، بر این مبنا استوار است که آنها درصدد ایجاد خلافت اسلامی در منطقه می‌باشند.
دولت اسلامی که بنا به روایات همچون زمان صدر اسلام به رهبری محمد پیامبر و همچنین قوانینی که وضع می‌شوند، نباید مغایرتی با اسلام ناب محمدی (۱۴۰۰سال پیش) داشته باشند.

قوانین اسلام ناب محمدی
داعش تاکنون توانسته قانون‌های ناب اسلامی را پیاده کرده و در این راستا قوانین خاصی را به مرحله اجرا گذاشته (اگر بتوان آن در چهارچوب تدوین قانون قرار داد) و تاکنون اجرای این قانون چیزی جز جبر و جنایات و بربریت به شیوه‌های مختلف به ارمغان نداشته و می‌توان گفت در آینده هم نخواهد داشت. و چه بسا مشکلات و ترس و رعب فراوانی را نیز برای مردم عراق و سوریه و کشورهای دیگر به همراه داشته است.
حال پرسش اینجاست که آیا داعش نماینده‌ی واقعی اسلام است؟ و ایدئولوژی اسلام واقعی را نمایندگی می‌کند؟ آیا داعش با وضع قوانین اسلامی، قوانین ناب اسلام محمدی را پیاده می‌کند و یا خیر می‌توان گفت که داعش پدیده‌ای کاملا جدید و امروزی است! و یا اینکه در طول تاریخ چند صد ساله اخیر به خاطر دین و مذهب و گسترش اسلام، و داشتن عقیده و باوری غیر اسلامی است.
آیا ما شاهد صف‌بندی‌های گروه و دسته‌های مذهبی افراطی دیگر در منطقه علی‌الخصوص در ایران نبوده‌ایم و آخر سر اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران و شیوه گسترش عقیده حکومت اسلامی ایران در (۳۵ سال اخیر) قابل مقایسه با داعش نمی‌باشد؟



بازگشت به صدر اسلام
برای روشن شدن موضوع بهتر است گذری کوتاه بر دو نکته داشته باشیم؛
اول، اینکه اسلام واقعی چیست و تا چه اندازه داعش توانسته با اجرای سیاست‌های خود چهره اسلام واقعی و قوانین شرعی اسلامی را نشان بدهد.
دوم، آیا در طول ۳۵ سال اخیر حکومت اسلامی ایران وجه تشابهی در اجرای سیاست و گسترش باورهای مذهبی خود بر دیگر ملت‌های غیر شیعه داشته یا هنوز هم دارد؟
در زمان صدر اسلام، در تمامی فتوحات اسلامی و جنگ‌های مذهبی، سپاهیان اسلام به اجبار ساکنان دیار فتح شده را مسلمان کرده و آنها را وادار به تغییر دین و مذهب و گرویدن به دین اسلام می‌کردند. سر باز زدن از گرویدن به دین اسلام، منجر به مرگ و کشتار غیر مسلمان‌ها می‌شد، در غیر این‌صورت غیر مسلمانان می‌بایستی سرزمین آبا و اجدادی خود را ترک کرده و به مناطق دیگر کوچ کنند. دختران و زنان آنان به اسارت و چه بسا به بردگی گرفته می‌شدند و در بسیاری موارد می‌بایستی تن به ازدواج اجباری به مسلمانان بدهند. غیر مسلمانان می‌بایستی یا مالیات (جزیه) پرداخت کنند و یا کوچ اجباری را پذیرا شوند.
نکات یاد شده در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام، کم و بیش ادامه داشته و همیشه در طول تاریخ ما شاهد پررنگ و یا کم‌رنگ شدن آن بوده‌ایم؛ ولی هیچ‌گاه برای همیشه بی‌رنگ نشده.
در ادامه به این موضوع و سیاست‌های همگون داعش با دیگر حکومت‌های اسلامی بیش‌تر اشاره خواهیم کرد. ولی حال جالب است بدانیم که چرا داعش در کشور یا سرزمین عراق به وجود آمد؟

نطفه داعش در عراق
یکی از دلایل به وجود آمدن داعش در عراق، دخالت نیروهای غربی از یک سو و دخالت جمهوری اسلامی ایران درعراق و بر سر کار آمدن حزب تندرو شیعی و نخست‌وزیری وقت نوری‌‌المالکی از سوی دیگر بود.
مالکی با حضور در فضای سیاسی عراق، عرصه بر سیمای عرب تنگ‌تر شده و آنها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی و کشوری منع کرد.
این سیاست مغرضانه نوری‌المالکی به گفته خیلی از خود عراقی‌ها او را به یک صدام شیعه تبدیل کرد. البته ناگفته نماند که سیاست‌های وقت مالکی از سوی جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران هدایت شده؛ به طوری که او به غلام حلقه به گوش حکومت اسلامی ایران تبدیل شد.
با گذشت زمان اعتراض‌ها و مخالفت‌ها علیه دولت وقت شدت گرفته و بعد از مدت کوتاهی ما شاهد آن بودیم که گروهی افراطی دیگر به نام داعش، به میدان آمده و درصدد تقاص و یا انتقام‌جویی دوباره از حکومت مالکی و شیعیان حاکم در عراق شدند.
این اعتراض‌ها در کوتاه‌مدت به مناطق دیگر نیز کشیده شد و ملت‌های دیگر تحت ستم (همچون کُردهای ایزدی و کُردهای شبک و مسیحیان) را نیز در برگرفت. حال سوال اینجاست که آیا داعش اصل قوانین اسلام را پیاده کرده و می‌توان آن را در چهارچوب اسلام واقعی قرار داد یا نه؟

داعش و مساله اسلام آوردن کُردها
در زمان صدر اسلام همان‌گونه که بیشتر به آن اشاره شد مردم می‌بایستی از روی ترس و یا با زور شمشیرهای برنده اعراب مسلمان، دین جدید را پذیرا شوند؛ یعنی همان کاری که امروزه گروه داعش با کُردهای ایزدی و کُردهای شبک و مسیحیان در موصل و جاهای دیگر انجام می‌دهد.
همان رفتاری که در صدر اسلام با خوارج و غیر مسلمانان می‌شد، امروزه ما همچنان شاهد آن هستیم در برابر آیین و مذاهب غیر اسلامی در عراق. به عنوان نمونه کشتار دسته‌جمعی فرزندان کُرد ایزدی و کُردهای شبک و مسیحی، و به بردگی گرفتن زنان و دختران‌شان، تجاوز جنسی به آنها و مسلمان کردن آنها با توسل به زور و راندن آنها از دیار هزاران ساله خویش و فروختن دختران آنها و... پس می‌توان گفت که داعش الگوبرداری از اسلام واقعی کرده و تمام قوانین صدر اسلام را در جامعه امروزی گسترش می‌دهد.
قوانینی که در آن آزادی بیان و آزادی عقیده و هزاران آزادی دیگر ممنوع بوده و حتی جرم نیز به حساب می‌آید و سزای آن چیزی جز مرگ نخواهد بود. پس می‌توان گفت که اصل مشکل در به وجود آمدن احزاب‍‍، گروه و یا دسته‌ای همچون داعش نیست بلکه از خود ریشه است. ریشه‌ای که در دین اسلام برای ۱۴۰۰ سال پرورش یافته و از زمان صدر اسلام تاکنون توسط گروه‌های مختلف اسلامی در نقاط مختلف کره خاکی بر مردم و ادیان دیگر با زور تحمیل شده است؛ چرا که این احزاب در طول تاریخ در مقطعی از زمان، خشونت و ظلم و ستم خود را به اوج رسانده و در مقطعی دیگر توانایی آنچنانی نداشته‌اند ولی هیچ‌وقت به طور کلی از میان برداشته نشده‌اند.

۳۵ سال حضور تفکر اسلامی داعش در ایران
در اینجا می‌توان به نمونه دیگری از اسلام افراطی و داعش دیگری و به سبکی دیگر اشاره کرد. حکومت جمهوری اسلامی ایران از خیلی جهات وجوه مشترک و مشابهی با داعش در عراق و سوریه دارد؛ هرچند که داعش در عراق و سوریه، داعشی سنی‌گونه است و برخلاف آنکه در ایران داعشی کلا شیعه‌گونه است.
ذکر چند مثال برای روشن شدن مطلب لازم است؛ درسال ۱۳۵۷ با سر کار آمدن خمینی و بنیان نهادن حکومتی بر مبنای جمهوری اسلامی (شیعه) سرکوب و خفقان ملت‌های غیر مسلمان و غیر شیعه (اثنا عشری) شروع شد و پس از مدتی کوتاه (همچون داعش کنونی) موجی از کشتار و خونریزی سراسر ایران را در برگرفت.
حکومت اسلامی ایران همچون داعش کنونی، به نام دفاع از اسلام و مبانی اسلامی و با شعار تمام مقطع ما مکتب ماست و با فرستادن نمایندگانی به دور از مروت و انسانیت در نقاط مختلف ایران، موجی از خشونت و کشتار مخالفان، خفقان عمومی و اجرای اعدام‌های گروهی و... را به راه انداخت و بربریت و کهنه‌پرستی را دوباره در ایران زنده کرد می‌‌توان به فرستادن نمایندگان ویژه خمینی، صادق خلخالی اشاره نمود.
خلخالی در غرب کشور، به نام دفاع از مقدسات اسلام و جنگ بر علیه کفار و غیر مسلمانان واقعی، هزاران نفر را به پای جوخه‌های اعدام برد. به عنوان مثال اعدام‌های صحرایی شهروندان کُرد، حکم جهاد بر علیه مردم کردستان علی‌الخصوص مردم شهر پاوه، اعدام شهروندان بی‌دفاع در فرودگاه سنندج و در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه و زندان مرکزی پاوه و هزاران زندان دیگر در نقاط ایران به نام دفاع از اسلام و مقدسات اسلام‌، نمونه‌های بارزی از جنایات جمهوری اسلامی ایران و چهره‌های بدنامی همچون خلخالی و حسنی می‌باشد.
با این اوصاف می‌شود گفت که ایدئولوژی اسلامی داعش پدیده‌ای جدید نبوده و نیست و داعش‌های واقعی چندین سال و حتی صدها سال است که به نام اسلام و دفاع از مکتب مقدس اسلام، غیرمسلمانان را به خون می‌کشند و جنایات زیادی را علیه بشریت و جامعه بشری انجام می‌دهند.
وجه اشتراک تمامی این جریان‌های تندرو اسلامی چه جمهوری اسلامی (شیعی) و چه داعش (سنی)، براساس عقیده‌ای مملو از خشونت، تهدید و کشتار بوده و برای به مقصد رساندن اهداف مذهبی و سیاسی خود حاضرند تن به هر اقدامی بدهند تا به مقصود خود جامه عمل بپوشانند و مخرج مشترکی که از همه آنها می‌توان گرفت این است که تمام آنها پایبند بر یک اصل واحد هستند و آن هم قبول نداشتن و نپذیرفتن افکار و عقایدی است که مغایرت با افکار و عقاید آنها داشته باشد. و برای دستیابی به اهداف و سیاست‌های خود حاضرند، دست به هر اقدام غیرانسانی بزنند.

Mittwoch, 10. August 2016

برده داری در اسلام




در ادبیات قرآن «بنده» به معنی «برده مرد» و «کنیز» به معنی «برده زن» است و معمولا با کلمه «عبد» و یا «وَمَا مَلَكَتْ» (آنچه مالک آن هستید) از آن یاد شده است. این دو نباید با خدمتکاری که در ازای خدمت به شخصی پولی را دریافت میکند اشتباه گرفته شود. برده و کنیز بین انسانها معامله میشوند یا در جنگها توسط مسلمانان تصرف میشوند و تا زمانیکه صاحب آنها، آنها را آزاد نکند برده خواهند ماند. مرد مسلمان میتواند با برده زن (کنیزش) رابطه جنسی برقرار کند. بر اساس ماده چهارم اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.
در باورهای اسلامی اسرای جنگی حکم برده را دارند، و از اهداف مهم مسلمانان برای حمله به سایر کشورهای مختلف در قرون نخستین اسلام، برده کردن ملتهای مختلف و خوردن از مال آنها و دسترنج آنها بصورت مادام العمر و دست یابی به زنان آنان بوده است (1). با این مقدمه کوتاه اکنون شایسته است که به سراغ قرآن کتاب غیر مقدس مسلمانان برویم.
سوره روم آیه 28
ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن شُرَكَاء فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سَوَاء تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ.
برای شما از خودتان مثلی می آورد : مگر بندگانتان در آنچه به شما روزی ، داده ايم با شما شريک هستند تا در مال با شما برابر باشند و همچنان که شما آزادان از يکديگر می ترسيد از آنها هم بيمناک باشيد؟  آيات را برای مردمی که تعقل می کنند اين سان تفصيل می دهيم.

سوره نحل آیه 75
ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ.
خدا برده زر خريدی را مثل می زند که هيچ قدرتی ندارد، و کسی را که از، جانب خويش رزق نيکويش داده ايم و در نهان و آشکارا انفاق می کند آيااين دو برابرند ? سپاس خاص خداست ، ولی بيشترشان نادانند.
در این آیات برده تعریف میشود، برده «هیچ قدرتی ندارد» و با ارباب خود برابر نیست.
سوره معارج آیات 29 و 30

وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.
و کسانی که شرمگاه خويش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان يا کنيزانشان ، که در اين حال ملامتی بر آنها نيست.
سوره مومنون (باورمندان) آیات 5 و 6
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.
و آنان که شرمگاه خود را نگه می دارند؛ جز بر همسران يا کنيزان خويش، که در نزديکی با آنان مورد ملامت قرار نمی گيرند.
سوره المومنون آیه 1 تا 7

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ؛وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ؛فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ.
به تحقيق رستگار شدند مؤمنان؛آنان ، که در نمازشان خشوع می ورزند؛و آنان که از بيهوده اعراض می کنند؛و آنان که زکات را می پردازند؛و آنان که شرمگاه خود را نگه می دارند؛ جز بر همسران يا کنيزان خويش، که در نزديکی با آنان مورد ملامت قرار نمی گيرند؛و کسانی که غير از اين دو بجويند از حد خويش تجاوز کرده اند.
بیهوده نیست که گفته شود این سه آیه اگر نه ظالمانه ترین، دست کم یکی از ظالمانه ترین آیات قرآن هستند. در این دو آیه علاوه بر تایید برده داری و مشروعیت دادن به این عمل غیر انسانی، به مسلمانان اجازه داده شده است که با بردگان زن خود (کنیزان) رابطه جنسی برقرار کنند. مرد مسلمان همانگونه که بر زن و یا مجموعه زنان خود شرمگاه (آلت تناسلی) خود را نگه نمیدارد، بر کنیز خود نیز نگه نمی دارد و برقراری تماس جنسی با کنیز از حقوق مردان مسلمان است و رابطه با هر دسته دیگر از زنان تجاوز به حدود حساب میشود، برای اینکه مسلمانی با برده خود همبستر شود حتی نیاز به ازدواج با او را نیز ندارد.
در تاریخ اسلام روابط جنسی محمد با برده اش «ماریه» از آشکار ترین مسائل است، ماجرای ماریه و رسوایی اخلاقی که محمد با شهوترانی غیر معمول خود پدید آورد و در سوره تحریم قرآن به آن اشاره شده است را در نوشتاری با فرنام «محمد ماریه و حفصه،ماریه قبطی شانزدهمین زن در زندگی محمد،وساطت الله جهت رفع اختلافات خا نوادگی محمد» بخوانید.
امام علی نیز با کنیزان خود همبستر شده است و از آنان فرزندانی نیز داشته است و نهج البلاغه این مسئله را تایید میکند. وی در وصیت خود به امام حسن میگوید از کنیزان من، آنانی را که فرزندی از من دارند و یا از من باردار هستند، به فرزندانشان بخشیدم. یعنی بعد از مرگ او مادران کنیز و برده فرزندانشان میشوند (2).
سوره نساء آیه 24
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا.
و نيز زنان شوهر دار بر شما حرام شده اند ، مگر آنها که به تصرف شما، درآمده باشند از کتاب خدا پيروی کنيد و جز اينها ، زنان ديگر هر گاه در طلب آنان از مال خويش مهری بپردازيد و آنها را به نکاح در آوريد نه به زنا ، بر شما حلال شده اند و زنانی را که از آنها تمتع می گيريد واجب است که مهرشان را بدهيد و پس از مهر معين ، در قبول هر چه هر دو بدان رضا بدهيد گناهی نيست هر آينه خدا دانا و حکيم است.
این آیه نشان میدهد که مسلمانان در جنگ میتوانند به زنانی که به دستشان می افتد همبستر شوند، و از آنجا که بسیار بعید است هیچ اسیر جنگی تمایلی به همبستر شدن با دشمن داشته باشد کاملاً واقع گرایانه است که بگوییم مسلمانان در جنگ میتوانند به زنان طرف مقابل تجاوز کنند. توجه کنید که شوهر داشتن و یا نداشتن زن اسیر تاثیری در حکم او ندارد و آیه صریحاً از «زنان شوهردار» صحبت میکند.
پیاده شدن این حکم ضد بشر اسلامی را میتوان در زمان خود محمد دید، همانگونه که گفته شد محمد با صفیه دقیقاً همین کار را کرده است، یعنی در جنگ او را تصاحب کرد و با او همبستر شد. اعراب در حمله به ایران نیز چنین کاری کرده بودند و در تاریخ میتوان رد و پای آنرا دید:
شرح السِّیر الکبیر، سرخسی 173/1 (شماره المنجد:355)،
از مهلِّب بن ابی صُفره روایت است که گفت: در روزگار عمر شهر اهواز را محاصره کردیم و آن را گشودیم، ولی مردم این شهر با عمر در صلح بوده اند-پس به زنانی دست یافتیم و با آنان در آمیختیم. این خبر به عمر رسید و به ما نوشت:
فرزندانتان را بردارید و زنان مردم اهواز را به ایشان بازگردانید. (3)
شرح السیر الکبیر، سرخسی 173/1 (شماره المنجد:355)،
از عطاء روایت است که گفت: شوشتر با صلح گشوده شد؛ ولی مردم آن کافر شدند. مجاهدان اسلام با آنان پیکار کردند و اسیرشان کردند و مسلمانان به زنان ایشان دست یافتند و زنان از آنان فرزند آوردند. عمر دستور داد که زنان را آزاد کنند و آنها را از مسلمانها جدا سازند. (4)
امام علی نیز بر اساس شواهدی که در اسناد اسلامی وجود دارد چنین کاری را کرده است، و رفتار چندش آور او چندان منفور بوده است که حتی انزجار برخی از مسلمانان را نیز برانگیخته است.
محمد بن بشار، از روح بن عباده، از علی بن سوید بن منجوف، از عبدالله بن بریده، نقل کرده است که:
رسول خدا علی را به سوی خالد فرستاد تا خمس (سهم پیامبر از غنایم را بگیرد) و من از دست علی ناراحت شدم، بعد از اینکه علی غسل گرفت (بعد از برقراری تماس جنسی با یکی از بردگانی که جزوی از غنایم بود) من به خالد گفتم، «آیا این را نمیبینی؟» (خوابیدن علی با برده را). وقتی به پیامبر رسیدیم، من جریان را برای پیامبر تعریف کردم. پیامبر گفت، «ای بریده آیا از علی متنفّری؟»  گفتم «آری»، پیامبر گفت «از او متنفّر نباش، زیرا سهم او از خمس بیش از این است».
در این حدیث آشکار میشود که امام علی بعد از رسیدن به خالد با یکی از زنان بیچاره که در صف اسیران بود بر اساس آیه یاد شده همبستر میشود و این باعث تنفّر بریده از علی میشود. براستی که چنین انسانی با این اخلاقیات متعفن را نمیتوان هم دوست داشت، و جای تاسف است که این مسائل مستند و محکم چگونه توسط باورمندان نادیده گرفته میشوند و تصور شیعه از علی تصوری کاملاً خیالی و آرمانگرایانه است، علی حتی در قیاس با سایر مسلمانان صدر اسلام نیز از فرومایگان بوده است.
سوره احزاب آیه 50
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا.
ای پيامبر ، ما زنانی را که مهرشان را داده ای و آنان را که به عنوان ، غنايم جنگی که خدا به تو ارزانی داشته است مالک شده ایو دختر عموها و دختر عمه ها و دختر داييها و دختر خاله های تو را که با تو مهاجرت کرده اند بر تو حلال کرديم ، و نيز زن مؤمنی را که خود را به پيامبر بخشيده باشد، هر گاه پيامبر بخواهد او را به زنی گيرد اين حکم ويژه توست نه ديگرمؤمنان ما می دانيم در باره زنانشان و کنيزانشان چه حکمی کرده ايم ، تابرای تو مشکلی پيش نيايد و خدا آمرزنده و مهربان است.
این آیه از آیاتی است که محمد برای اشباع تمایلات ویژه جنسی خود سروده است، یا الله خداوند جهانیان کار خود را رها کرده است و برای محترم شمردن و تکریم آلت پیامبر بر او نازل کرده است تا پیامبر در یافتن شرکای جنسی متعدد و رنگارنگ و جور واجور خود بواسطه این دلالی محبت سخاوتمندانه الله، دوست خیالی محمد و مسلمانان، زیاد متحمل تلاش و تکاپو نشود و بتواند به هر زنی که در اطراف او یافت میشود بدون هیچ مشکل شرعی دست درازی کند. مسئله مهمی که در این آیه آمده است  و ما را از فاجعه ای بزرگ که در اخلاقیات آیین ضد انسان اسلام وجود دارد آگاه میکند این است که اسرای جنگی در اسلام «برده» به شمار میروند و از آنجا که مسلمانان میتوانند با برده های خود همبستر شوند، میتوانند از لحاظ شرعی با اسرا نیز همبستر شوند. و محمد بر اساس این آیه میتوانسته است به تمامی زنانی که در جنگ همچون سایر کالا ها نسیب او میشدند، تجاوز کند، در نتیجه هر مسلمان واقعی باید حق تجاوز به اسرای جنگی را از حقوق الهی خود بداند. البته اسلام نام این کار را تجاوز نمیگذارد و حق هر مسلمانی است که با اسرای جنگی که به او به غنیمت رسیده اند همبستر شود. اما بر ما آشکار است، از آنجا که تماس جنسی ناخواسته تجاوز به حساب می آید اینکار تجاوزی آشکار است. پیامبر در موارد متعدد از این حق قانونی خود استفاده کرده است، صفیه یکی از زنان محمد است که در ماجرای خندق پدر او کشته میشود و شوهر او بعد از شکنجهکشته میشود و پیامبر همان شب او را از میان اسرا جدا میکند و به خیمه خود میکشاند و به او تجاوز میکند. این ماجرای که شخصیت واقعی پلید و مدفون شده در تاریخ پیامبر اسلام را نشان میدهد را میتوانید بطور کامل در نوشتاری با فرنام «صفیه، زن یهودی پیغمبر- بخش سوم مناظره آیت الله منتظری با دکتر علی سینا» و همچنین «ازدواج محمد با صفیه زنی که شوهرش زیر شکنجه جان سپرد.» مطالعه کنید. صفیه در هنگامی که محمد به او تجاوز کرد 16 سال سن و محمد نزدیک 60 سال سن داشته است. محمد نسبت به تمامی مسلمانان امتیازات جنسی خاصی داشته است برای بررسی این امتیازات به نوشتاری با فرنام «ويژگيهاي محمد يا زياده روي هاي شرعي؟« مراجعه کنید.
سوره احزاب آیه 52
لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا.
بعد از اين زنان ، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان ، اختيار کردن ، هر چند تو رااز زيبايی او خوش آيد ، مگرآنچه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است.
دو  آیه قبلی (احزاب 50 و 51) به دلیل اعتراضی که از سوی اطرافیان محمد به این زیاده خواهی های او شده بود توسط این آیه منسوخ شدند. اما محمد همچنان نتوانسته است دل از زنانی که در جنگها به آنها دست میافته است بکند. بنابر این میگوید که همچنان میتواند همچون سایر مسلمانان به زنان اسیر شده و به غنیمت گرفته شده در جنگ تجاوز کند. در کلکسیون زنان محمد (برای دیدن اعضای مجموعه زنان پیامبر اسلام به نوشتاری با فرنام زنان محمد، آیا محمد از روی هوس زن میگرفت؟ مراجعه کنید.) به زنانی بر میخوریم که محمد شخصاً آنها را از میان اسرای جنگی گلچین کرده است.
جویریه از معروف ترین این زنان است که ماجرای او را میتوانید در نوشتاری با فرنام «جویریه زنی که محمد را اسیر زیبایی خود و طایفه اش را آزاد کرد» بخوانید. ریحانه نیز از این دسته زنان محمد است ماجرای ریحانه را از نوشتاری با فرنام  «ریحانیه زن زیبایی که شب روز قتل همسرش بعنوان برده محمد به حرمسرای محمد رفت و دق مرگ شد» مطالعه کنید.
سوره نساء (زنان) آیه 36
وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا.
خدای را بپرستيد و هيچ چيز شريک او مسازيد و با پدر و مادر و، خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و همسايه خويشاوند و همسايه بيگانه و يار مصاحب ومسافر رهگذر و بندگان خود نيکی کنيد هر آينه خدا متکبران و فخر فروشان را دوست ندارد.
در این آیه به حق داشتن بندگان و برده اشاره شده است و از مسلمانان خواسته شده است که با برده های خود به نیکی رفتار کنند. برخی از اسلامگرایان این آیه را در دفاع از اسلام استفاده میکنند و میگویند درست است که اسلام برده داری را مجاز دانسته است اما از مسلمانان خواسته است که با بردگان خود به نیکی رفتار کنند، البته نمیتوان از این دستور که اسلام به مسلمانان داده است خوشحال نبود و آنرا خوب ندانست، به هر حال نیکی کردن با برده ها بهتر از نیکی نکردن به آنها است، ولی جای تاسف این است که چرا اسلام اساساً اجازه برده داری را به مسلمانان داده است؟ این مسئله درست مانند این است که شخصی از بانکی سرقت کند و بگوید درست است که من دزد هستم اما قسمتی از این چیزی که دزدیده ام را به بانک بازخواهم گردانید. بنابر این، این آیه مشکلی را از سر راه بر نمیدارد و نمیتواند چهره آلوده اسلام را پاک کند و این ایراد بزرگ را از آن دین ضاله و رسوا بردارد.
سوره انفال آیه 67
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.
برای هيچ پيامبری نسزد که اسيران داشته باشد تا که در روی زمين کشتار بسيار کند شما متاع اينجهانی را می خواهيد و خدا آخرت را می خواهد و او پيروزمند و حکيم است.
پیامبر اسلام این آیه را وقتی سراییده است که قصد کشتار اسرای جنگی در ماجرای نسل کشی یهودیان مدینه را داشته است. ماجرای کامل این جنایات را در نوشتاری با فرنام پیام آور مرگ، بخش نخست مطالعه کنید.
سوره نساء (زنان) آیه 92
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا.
هيچ مؤمنی را نرسد که مؤمن ديگر را جز به خطا بکشد و هر کس که مؤمنی را، به خطا بکشد بايد که بنده ای مؤمن را آزاد کند يا خونبهايش را به خانواده اش تسليم کند ، مگر آنکه خونبها را ببخشند و اگر مقتول ، مؤمن واز قومی است که با شما پيمان بسته اند ، خونبها به خانواده اش پرداخت شود و بنده مؤمنی را آزاد کند و هر کس که بنده ای نيابد برای توبه دو ماه پی در پی روزه بگيرد و خدا دانا و حکيم است.
در این آیه نیز نشان داده شده است که مسلمان میتواند بنده داشته باشد و برده همچون مالی در اختیار مسلمان است و میتواند بجای دادن خونبها، برده ای را آزاد کند. توجه داشته باشید که در این آیه نابرابری حقوقی دیگری بین مسلمانان و غیر مسلمانان دیده میشود. از دیدگاه اسلام، دیه و خونبهای مسلمانان با غیر مسلمانان برابر نیست. همانطور که دیه و خونبهای مرد و زن با یکدیگر برابر نیست. برای اطلاعات بیشتر به نوشتاری با فرنامتعیین ارزش جان یک زن بمیزان 580 گرم طلا کمتر از بیضه چپ یک مرد مراجعه کنید.
سوره بقره آیه 178
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ.
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، در باره کشتگان بر شما قصاص مقرر شد :، آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن پس هر کس که از جانب برادر خود عفو گردد بايد که با خشنودی از پی ادای خونبها رود وآن را به وجهی نيکو بدو پردازد اين حکم ، تخفيف و رحمتی است از جانب پروردگارتان و هر که از آن سر باز زند ، بهره او عذابی است دردآور.
در نظر برخی از مکاتب فقهی همانند مالکی و شافعی، بر اساس این آیه اگر مسلمان آزادی برده اش، یا برده دیگری را بکشد بخاطر این قتل قصاص نخواهد شد.  بردگان در مقابل بردگان قصاص میشوند، و آزاد ها در برابر آزادها (5). در این مکاتب کشته شدن برده توسط مسلمانان آزاد تنها با شلاق مجازات میشود.
سوره مجادله آیه 3
وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ.
آنهايی که زنانشان را ظهار می کنند ، آنگاه از آنچه گفته اند پشيمان می شوند ، پيش از آنکه با يکديگر تماس يابند ، بايد بنده ای آزاد کننداين پندی است که به شما می دهند و خدا به کارهايی که می کنيد آگاه است.
ظهار کردن زنان در میان اعراب نوعی از طلاق بوده است، کسی که میخواسته است زنش را طلاق بدهد میگفته است «انت مني كظهر امي – تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستي». این آیه وقتی توسط محمد سراییده شده که یکی از ساکنین مدینه زنش را به این شیوه طلاق داده بود و از محمد میخواسته است که به او اجازه بدهد باز هم با زنش همبستر شود. محمد گفت برای اینکه با زنت تماس جنسی برقراری کنی باید حتماً بنده ای آزاد کنی، برای اطلاعات بیشتر به تفسیر المیزان پیرامون این آیه مراجعه کنید. بازهم در اینجا به حق داشتن برده اشاره شده است.
سوره نور آیه 31
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ.
و به زنان مؤمن بگو که چشمان خويش را ببندند و شرمگاه خود را نگه ، دارندو زينتهای خود را جز آن مقدار که پيداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گريبان فرو گذارند و زينتهای خود را آشکار نکنند ، جز برای شوهر خوديا پدر خود يا پدر شوهر خود يا پسر خود يا پسر شوهر خود يا برادر خود ياپسر برادر خود ، يا پسر خواهر خود يا زنان همکيش خود ، يا بندگانخود ،يا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند ، يا کودکانی که از شرمگاه زنان بی خبرند و نيز چنان پای بر زمين نزنند تا آن زينت که پنهان کرده اند دانسته شود ای مؤمنان ، همگان به درگاه خدا توبه کنيد ، باشد که رستگار گرديد.
در این آیه نیز از حق داشتن بردگان صحبت شده است.
سوره نور آیه 33
وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ.
آنان که استطاعت زناشويی ندارند ، بايد پاکدامنی پيشه کنند تا خدا از، کرم خويش توانگرشان گرداند واز بندگانتان آنان که خواهان باز خريدن خويشند ، اگر در آنها خيری يافتيد ، بازخريدنشان را بپذيريد و از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته است به آنان بدهيدو کنيزان خود را اگر خواهند که پرهيزگار باشند به خاطر ثروت دنيوی به زنا وادار مکنيد هر کس که آنان را به زنا وادارد ، خدا برای آن کنيزان که به اکراه بدان کار وادار گشته اند آمرزنده و مهربان است.
این آیه به ارباب (صاحب برده) اجازه میدهد تا برده خود را در صورتی که برده بخواهد خود را بخرد، و درصورتی که ارباب رضایت داشته باشد در ازای مبلغی او آزاد کند. توجه داشته باشید که اگر ارباب چنین رضایتی نداشته باشد هرچقدر هم برده حاضر باشد برای آزادی خود پول بپردازد نمیتواند آزاد شود، و باید همچنان برده بماند. قسمت دوم این آیه به خود فروشی واداشتن بردگان (کنیزان) اشاره دارد. ارباب میتوانسته است کنیز را مجبور کند که در ازای پولی به همخوابگی با سایرین بپردازد، یعنی ارباب دلالی محبت میکرده است و شرکای جنسی را برای برده فراهم می آورده است اما این آیه از مسلمانان میخواهد که کنیزان را مجبور به این کار نکنند. نکته جالب اینجا است که این جمله در این آیه بصورت شرطی آمده است. یعنی تنها اگر کنیز خود مایل به تن فروشی نباشد ارباب نباید او را مجبور کند، نتیجه منطقی اینکه اگر کنیز خود تمایل به این کار داشته باشد، اینکار مانعی ندارد و یک مسلمان میتواند به این کسب، درصورتی که کنیزان تن فروشی را پیدا کرد، یا کنیزان خود را متقاعد به انجام این کار کرد  به این کار بپردازد. و البته اگر کنیزی مجبور به این کار شود الله در مورد او مهربان خواهد بود که این مسئله ربطی به این دنیا ندارد.
سوره نور آیه 58
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ .
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، بايد بندگان شما و آنها که هنوز به حد، بلوغ نرسيده اند ، در سه هنگام از شما برای وارد شدن به خانه رخصت طلبند :پيش از نماز صبح و هنگام ظهر که لباس از تن بيرون می کنيد و بعد از نماز عشا اين سه وقت ، وقت خلوت شماست در غير آن سه هنگام ، شما و آنها گناهی مرتکب نشده ايد اگر بر يکديگر بگذريد خدا آيات را اينچنين برای شما بيان می کند ، و خدا دانا و حکيم است.
در این آیه نیز به برده داری اشاره شده است.
سوره بقره (ماده گوساله) آیه 221
وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَـئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ .
زنان مشرکه را تا ايمان نياورده اند به زنی مگيريد و کنيز مؤمنه بهتر، ازآزاد زن مشرکه است ، هر چند شما را از او خوش آيد و به مردان مشرک تا ايمان نياورداند زن مؤمنه مدهيد و بنده مؤمن بهتر از مشرک است ، هرچند شما را از او خوش آيد اينان به سوی آتش دعوت می کنند و خدا به جانب بهشت و آمرزش و آيات خود را آشکار بيان می کند ، باشد که بينديشيد.
باز هم این آیه داشتن بنده و برده داری را مجاز میکند. در این آیه همچنین باز به نابرابری انسانها اشاره میکند و انسانهای غیر مسلمان و مشرک را فرو تر از سایر انسانها میداند. همچنین گفته شده است که ارباب مسلمان میتواند با بنده خود ازدواج کند. همچنین برابری حقوقی بین انسانها که نخستین و شاید مهمترین اصل اطلاعیه جهانی حقوق بشراست، در این آیه زیر سوال رفته است و حق ازدواج نیز که ماده شانزدهم اطلاعیه جهانی حقوق بشر است در این آیه نقض شده است.
سوره البلد آیات 12 و 13
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ؛ فَكُّ رَقَبَةٍ.
و تو چه دانی که گذرگاه سخت چيست؟؛ آزاد کردن بنده است.
از آزاد کردن برده ها در این آیه بعنوان گذرگاهی سخت یاد شده است. و این کاملاً طبیعی است که اینکار برای مسلمانان دشوار باشد زیرا بندگان کارگران مجانی مسلمانان و بردگان زن (کنیز ها) ماشینهای جنسی و تولید مثل مسلمانان هستند و از دست دادن این چیزها برای مسلمانان واقعاً باید گذرگاه سختی باشد. اما به هر حال در این آیه از آزاد کردن بندگان بعنوان عملی خوب یاد شده است و این شایسته تقدیر است. اما کدام انسان کودنی است که نداند چنین کاری کار مثبتی است؟ آیا محمد با این حرف خود خدمتی به بشریت در مبارزه با برده داری این سنت بسیار ضد انسانی کرده است؟ هرگز!
سوره مائده آیه 89
لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.
خداوند شما را به سبب سوگندهای لغوتان بازخواست نخواهد کرد ولی به سبب ، شکستن سوگندهايی که به قصد می خوريد ، بازخواست می کند و کفاره آن اطعام ده مسکين است از غذای متوسطی که به خانواده خويش می خورانيد يا پوشيدن آنها يا آزاد کردن يک بنده ، و هر که نيابد سه روز روزه داشتن اين کفاره قسم است ، هر گاه که قسم خورديد به قسمهای خود وفا کنيد خدا آيات خود را برای شما اينچنين بيان می کند ، باشد که سپاسگزار باشيد.
در این آیه از مسلمانانی که به دروغ سوگند خورده اند و یا سوگند خود را به قصد شکسته است خواسته شده است که یا ده یتیم را طعام بدهند یا برده ای را آزاد کنند. شرم باد بر خدا، پیامبر، تفکر، مکتب و دینی که گروهی از انسانها (بردگان) را از اموال مسلمانان حساب میکند و از آنها میخواهد که برای کفاره از این مال خود خرج کنند.
سوره احزاب آیه 55
لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا.
زنان را گناهی نيست اگر در نزد پدر و پسر و برادر و برادرزاده و، خواهرزاده و زنان همدين و يا کنيزان خود بی حجاب باشند و بايد از خدا بترسندکه خدا بر هر چيزی ناظر است.

دیدبان حقوق بشر اعدام‌های دسته‌جمعی اخیر در ایران را «شرم‌آور» خواند





در ادامه واکنش‌ها به اعدام‌های دسته‌جمعی اخیر در ایران، دیدبان حقوق بشر روز دوشنبه، ۱۸ مردادماه، اعدام ۲۰ زندانی در ایران را «نقطه‌ای شرم‌آور در سابقه حقوق بشری» جمهوری اسلامی خواند.
سارا لی ویتسون، مسئول بخش خاورمیانه در سازمان دیدبان حقوق بشر، می‌گوید که از اول ماه ژانویه سال جاری ایران با دست‌کم ۲۲۰ اعدام، رکورددار اعدام در منطقه بوده است.
مقام‌های قضایی ایران روز ۱۲ مردادماه گذشته از اعدام ۲۰ نفر از اعضای گروهی به نام «توحید و جهاد» به اتهام «اقدامات تروریستی» خبر دادند.
بنا بر گزارش‌ها، عمده کسانی که در این روز اعدام‌ شدند کُرد و سنی‌مذهب بودند.
دیدبان حقوق بشر که در نیویورک مستقر است می‌افزاید دو وکیلی که دفاع این افراد را برعهده داشتند می‌گویند دادگاه موکلان‌شان منصفانه برگزار نشده و حقوق‌شان در جریان دادرسی زیرپا گذاشته شده است.
اعدام‌های اخیر واکنش‌های زیادی را از سراسر جهان باعث شده و گستردگی این واکنش‌ها به حدی بوده که مقامات جمهوری اسلامی را به پاسخ واداشته است.
نهادهای مختلف بین‌المللی، از جمله کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، اعدام بیست تن از زندانیان در ایران را «بی‌عدالتی بزرگ» خوانده و نسبت به برخورداری این افراد از محاکمه‌ عادلانه ابراز تردید کرده‌اند.
در مقابل مقامات ایرانی موضع‌گیری‌های خارجی را محکوم کرده و صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، هم این اعتراض‌ها را «عجیب» خوانده است.
مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، نیز از جمله این منتقدان است که با اشاره به شرایط «حساس» منطقه این اقدام را «به‌دور از دوراندیشی و سعه‌ صدر» توصیف کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، گروه‌های مدافع حقوق بشر معتقدند که ۲۰ نفری که اعدام شدند، بخشی از گروه ۳۳ مرد سنی‌مذهب هستند که در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ دستگیر و به «محاربه با خدا» متهم شدند.
سازمان دیدبان حقوق بشر می‌افزاید که تغییرات اخیر در قانون مجازات ایران قوه قضائیه را ملزم به تجدید نظر و لغو احکام «محاربه با خدا» می‌کند، در صورتی که محکومان از سلاح برای ارتکاب جنایت استفاده نکرده باشند.
مقامات جمهوری اسلامی اعدام‌شدگان را به انجام اقداماتی چون «ترور ماموستا برهان عالی از روحانیون اهل سنت و ماموستا شیخ‌الاسلام»، «تهیه سلاح‌های مختلف و متعدد جنگی و ساخت بیش از ۵۰ بمب آماده انفجار»، «انجام چندین فقره سرقت مسلحانه از طلا فروشی‌های شهرهای قروه، زنجان و همدان» و قتل «تعدادی از محیط بانان استان کردستان» متهم می‌کنند.
بسیاری از این افراد اتهام‌ها را رد کرده‌ و در فیلم‌هایی ویدیویی و نوشته‌هایی که از آنان منتشر شده اعلام کرده‌‌اند که مدت‌ها در «سلول‌ انفرادی» و «تحت شکنجه» بوده‌اند.
از جمله شهرام احمدی، یکی از این اعدام‌شدگان، گفته بود که ۳۳ ماه در سلول‌ انفرادی بوده، در یک دادگاه «پنج دقیقه‌ای» به اعدام محکوم شده و اجازه دفاع و دسترسی به وکیل را «نداشته» است.
سازمان عفو بین‌الملل نیز ایران را در سال ۲۰۱۵ با ۹۷۷ اعدام یکی از رکورداران اعدام در دنیا دانسته است. اکثر محکومان متهم به قاچاق مواد مخدر بودند.